نقد و بررسی The Evil Within 2
ترسناک ترین چیزی که در The Evil Within 2 می شنوید صدای دختر خودتان نیست که زنده زنده می سوزد، یا غرش فلج کننده یک زامبی هشدار داده شده، یا حتی آن خر خر جادوگرانه از طریق بلندگوی کنترلر PS4 شما می اید، به خصوص ظاهر سرسخت که از اتاقی به اتاق دیگر شما را سایه می اندازد نیست.
این در واقع یک خط دیالوگ واحد است: “من مکان آن را روی نقشه برای شما مشخص خواهم کرد.”
فرار ترسناک دیگر از شینجی میکامی، البته با جان یوهاناس، طراح DLC بر صندلی کارگردانی، The Evil Within 2 نه تنها از عناوین افسانه ای Resident Evil بلکه به طرز وحشتناکی از تیراندازان تاکتیکی جهان باز نیز استفاده می کند.
در یک شبیهسازی واقعیت مجازی در حال فروپاشی هیولاها به نام Union، یک شهر زیبا در آمریکا، داستان بازی ۱۵ تا ۲۰ ساعته شامل تورهای گستردهای از سه نقشه شهری با نسبت سخاوتمندانه است.
هر کدام مملو از منابع ساخت، ارتقاء، کلکسیونها و اسناد داستانی، و توسط safe zone هایی که میتوانید در آنها سلاحها و مهمات جمعآوری کنید، بازی را ذخیره کنید و مأموریتهای اختیاری شخصیتهای جانبی بیفایده را بپذیرید.
در حین پرسه زدن و جستجوی بازی، از یک Communicator بزرگ استفاده خواهید کرد که به شما امکان می دهد اهداف را ردیابی کنید و ضبط رویدادهای گذشته را مطابق با Tom Clancy’s The Division تنظیم کنید.
شما همچنین با تأکید بیشتری بر روی تاکتیکهای مخفی کاری بیشتر و نسبت به بازی قبلی کم تر مبارزه خواهید کرد: اکنون هوش مصنوعی بازی شما را مجبور می کند تا بازی را مخفی کاری بروید.
سبک بازی The Evil Within 2
طرحبندیهایی که مثلاً میتوانید از کمان پولادی مطمئن خود برای قرار دادن مینهای بین جعبههای موازی استفاده کنید، یا برای ایجاد حواس پرتی بطریها را پرتاب کنید.
فاکتور حذف برخی از پیچیدگیهای عجیبتر نسخه اصلی، مانند سوزاندن اجساد برای جلوگیری از زنده شدن آنها، و اجتناب از این ظن که The Evil Within 2 یک پول نقد ناشیانه است – آشتی اجباری بین دید عجیب و غریب میکامی و امن تر، گونه های بی رحم تر از بازی اکشن.
این حس ناامیدی هرگز در طول داستان کاملاً از بین نمیرود – این کمکی نمیکند که هوش مصنوعی زامبی/جهشیافته اولیه آنقدر مغزی باشد که بتواند از این نوع اسببازی تاکتیکی بیپایان پشتیبانی کند و با احتیاط پانتومیم به اطراف خود نگاه کند.
اما خوشبختانه، موازی های جهان باز فقط تا اینجا پیش می رود.
برای یک چیز، نقشههای سطح زمین توسط دهها یا چند قسمت ترسناک راهروی زیبا به هم مرتبط میشوند – برای مثال، آزمایشگاههایی که از قوطیهای تاکتیکی سودمند نیتروژن مایع پر شدهاند، و اتاقهای مخملی آویزان شده با نمای نزدیک تک رنگ از اعضای بدن.
مانند نسخه اصلی، تاکتیکهای ترساندن همگی دست دوم هستند.
فکر کنید شیطانها بازتاب شخصیت شما را به هم میزنند، راهروهایی که وقتی در دید نیستند تغییر میکنند یا درهایی که در نزدیکی شما بسته میشوند.
اما چند سناریوهای فوقالعاده وجود دارد که قدردانی تانگو از همسالانتان را نشان میدهد.
در وحشت در کل در یکی از سالنهای غارنشین، پردههای قرمز مجلل اتاق قرمز توئین پیکس را به یاد میآورند، که در حین عبور مانند پیچکهای چتر دریایی جابجا میشوند.
یک راه پله وجود دارد که توسط تاب یک آونگ عظیم تسخیر شده است، و خانهای ییلاقی که به آرامی در حالی که به دنبال خروجی میگردید به چیزی نسبتاً سادهتر تبدیل میشود.
بازی از این نظر در ابتدا قویتر است، هم به این دلیل که توانایی کمتری دارید و هم به این دلیل که بخشهای بعدی زیباییشناسی بسیار صنعتی و/یا گوتیک را انتخاب میکنند، اما محدوده اتمسفر تانگو چشمگیر است.
اتمسفر بازی
اما با وجود عنصر ترس در بازی، The Evil Within 2 اتمسفر واقعا عالیای هم دارد. اتمسفری که شاید ترسناک نباشد، اما حسابی پر رمز و راز و تاریک است و سازندگان به سبب طراحی عالی محیطهای متنوع بازی، موفق شدهاند این حس مرموز بودن The Evil Within 2 را به بهترین شکل به مخاطب بدهند.
محیطهای بازی از قسمتهای سرد و بیروح شهری گرفته تا جایی مثل سیاهچاله جهنمی را شامل میشوند و انصافا همگی طراحی عالیای دارند و در مجموع اتمسفر خیلی خوبی را برای بازی بوجود می آورند.
نسخه اول The Evil Within مخصوصا روی پیسی، از نظر فنی به هیچوجه بهینه نبود و شاهد مشکلات زیادی در آن بودیم.
اما این بار شاهد چنین مشکلاتی در The Evil Within 2 نیستیم و بازی به شکل کاملا روان و بدون مشکلی اجرا میشود.
از طرف دیگر، The Evil Within 2 محیط واقعا زیبای برخوردار است و علاوه بر طراحی عالی محیطها که پیشتر هم به آن اشاره کردیم، شاهد نورپردازیها و سایهزنیهای بسیار زیبایی در این بازی هستیم.
همچنین طراحی شخصیتها، دشمنان و سلاحها نیز کیفیت خیلی خوبی دارد و در مجموع با بازی عالی طرف هستیم.
خلاصه داستان ( بدون اسپویل)
این داستان دیگری از پدران غمگین در مقابل پسران دیوانه و هگز است، با سباستین که در جستجوی دخترش لیلی، که سالها قبل از آن دزدیده شده بود، وارد شبیهسازی اتحادیه میشود تا به عنوان هسته آزمایش شبکههای عصبی عمل کند که برای افراد شیطانی تغییر ایجاد کرده است.
بیشتر این درام شامل کمک به سباستین است که جلوههای گناه و اندوه پدرانهاش را کنار بگذارد – محور بسیاری از بازیهای ترسناک روانشناختی از Silent Hill اصلی تا Outlast 2 امسال، و در اینجا با شوخ طبعی یا تکاندهنده کاوش نشدهاند.
اگرچه کاراکترها به خوبی اجرا شده اند و ماهرانه نوشته شده اند، اما شخصیت ها از کهن الگوهای خسته جدا شده اند.
لیلی همان طعم خاص معصومیت چشم روشنی است که شما را به دنبال یک صلیب می کند.
یک دختر سرباز تمام عیار وجود دارد که به شما یادآوری می کند که دختران نیز می توانند پسران سرسختی باشند.
کلام اخر
The Evil Within 2 از حیث موسیقی و صداگذاری هم کیفیت خوبی دارد و بیشتر هم به موسیقی فوقالعاده بازی در لحظههای پایانی اشاره می کنم.
در کل شاید The Evil Within 2 یک بازی بدون مشکل نباشد، اما پس از تمام کردن بازی، قطعا به عنوان یک تجربه خوب از آن یاد خواهید کرد و مخصوصا پایانبندی فوقالعاده داستان بازی، تا مدتها در ذهنتان باقی خواهد ماند.
اگر که از این مقاله خوشتان آمده حتما نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید و برای دیدن مقاله های بیشتر اینجا کلیک کنید.