سلام به هم عزیزان ، امروز میخوام به یک بازی در سبک زامبی بپردازم.
در این مقاله به نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 میپردازم.
معرفی کلی بازی ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
یک بازی در سبک ماجراجویی و ترسناک است که توسط تل تیل گیمز ساخته و منتشر شدهاست.
این بازی ، در سال ۲۰۱۲ ، با ابزار تلتیل ، موتور مخصوص شرکت سازنده ، ساخته شدهاست.
کار آهنگسازی این بازی نیز ، بر عهدهٔ جارد امرسون-جانسون بودهاست.
قسمتهای این بازی بر اساس سری کتابهای کمیک مردگان متحرک ، به نویسندگی رابرت کرکمن، ساخته شدهاست.
این بازی شامل پنج قسمت است که بین آوریل تا نوامبر ۲۰۱۲ (میلادی)، منتشر شدهاست.
در حال حاضر ، این بازی بر روی ایکسباکس ۳۶۰ ، ویندوز ، پلیاستیشن ۳ ، اواس ده ، آیاواس ، اندروید و پلیاستیشن ویتا قابل استفاده است.
معدودی از شخصیتهای بازی از کتاب کمیک بازی ، گرفتهشدهاند.
در حالی که بیشتر این شخصیتها اینگونه نیستند.
داستان ، تحت تأثیر گفتگوهای بین چند نفر و اقدامات سریع طرف مقابل قرار دارد.
همچنین انتخابهایی که بازیکنان در جریان بازی انجام میدهند ، مهمترین مسئله تأثیرگذار در روند این بازی است و داستان بازی بر اساس این انتخابها شکل میگیرد.
بازی مردگان متحرک پس از انتشار ، توسط سه شرکت ایاسآربی، بنیاد اروپایی اطلاعات بازیها و هیئت ردهبندی سنی فیلمهای بریتانیا در ردهٔ سنی بالای ۱۸ سال قرار گرفت.
گیم پلی بازی ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
شخصیت اصلی و قابل کنترل بازی ، «لی اورت» نام دارد. «کلمنتان»، جزو دیگر شخصیتهای پایه و اصلی بازی است.
لی اورت ، به عنوان تنها شخصیت قابل کنترل بازی، مجبور میشود برای نجات کلمنتان دست به کارهایی بزند ، تا او را از خطرها دور کند؛
این کارها باعث شکلگیری داستان مردگان متحرک و در آخر داستان باعث بهوجودآمدن چند پایان در بازی میشود.
همچنین این بازی قابلیت چندنفره شدن یا آنلاین بازی کردن را نیز ندارد.
در این بازی، عمل و اقدام بازیکنان، سازنده داستان بازی نیست؛ بلکه تصمیمات سریع آنهاست که داستان بازی را میسازد.
تصمیمات بازیکنان میتواند بر جریان بازی تأثیر زیادی داشته باشد.
در واقع، همین انتخابها و تصمیمات است که داستان بازی را از قسمت اول تا قسمت پنجم میسازد.
مثلاً اگر بازیکنان در گفتگوی لی با یکی از شخصیتهای گروه ، حرفهایی زده باشند که باعث ناراحتی، یا شکاک شدن شخص مقابل شده باشد، آن شخص حرف لی را تا پایان بازی فراموش نخواهد کرد.
یکی از مهمترین انتخابهای بازی، انتخاب فردی برای کشتن داک، در قسمت سوم است.
لی باید در آن قسمت تعیین میکرد که چه کسی داک را بکشد.
در فیلم بازی ، کنی پس از این که پسرش کشته شد ، ناراحتی و اشکش ، دقیقاً مانند یک فرد واقعی بود.
یا در قسمت چهارم که لی باید بین رها کردن بن پیش زامبیها ، یا نجات دادن او یکی را انتخاب میکرد ، یکی از صحنههای تأثیرگذار در بازی بود که باعث شد بن اعتماد خاصی نسبت به لی پیدا کند.
برعکس اگر بن میمرد ، کنی در جای دیگر بازی به قتل میرسید.
یکی از انتخابهایی که اعضای گروه از دست لی عصبانی و ناراحت میشوند ، در قسمت دوم بازی است.
در همان اوایل قسمت، دو برادر به سمت آنها میآیند و میگویند که در صورت تمایل به روستایشان بیایند و در آنجا ساکن شوند.
اگر لی این تصمیم را رد کند ، کل اعضای گروه از او دلخور و عصبانی میشوند.
یا در قسمت اول که بین کارلی و داگ باید یکی را نجات دهد ، یکی از انتخابهای دشوار بازی است، که لی باید تعیین کند که بین این دو کدام را نجات دهد؛ ولی نمیتواند هر دو را باهم نجات دهد.
این بازی مانند یک پازل است، که دشواریها و سختیهای زیادی دارد.
در بازی، پازلها و معماهای بسیاری وجود دارد که بازیکنان باید آن را کامل کنند.
بازیکنان باید در هنگام بازی، مراقب اطراف لی باشند چون ممکن است که یک زامبی از پشت سر به لی و بقیه افراد هجوم آورد.
در بعضی از لحظات بازی ، صحنههایی وجود دارد که بازیکنان حق نجات دادن یک نفر از دو یا چند نفر اسیر شده ، به وسیله زامبیها را دارند و افراد دیگر اسیر شده ، در چنگال زامبیها کشته میشوند.
در هر قسمت بازی ، انتخابها و پازلهای مختلفی وجود دارد و بازیکنان باید تمام پازلها را با انتخابهایی که انجام میدهند تکمیل کنند.
معمولاً هر سؤال، دو یا سه پاسخ مختلف دارد که بازیکن باید یکی از این سه را، با ایده و فکر خودش انتخاب کند و روند بازی را به پیش ببرد.
در بعضی مواقع، حتی لی با تلاش برای نجات دادن کسی، نمیتواند او را از دست زامبیها یا چیزهای دیگر رها کند.
به عنوان مثال در قسمت اول، وقتی شان گرین در چنگال زامبیها است و در طرف دیگر، داک هم در چنگال زامبیها میافتد ، لی حتی اگر بهشان کمک هم کند ، او به وسیله زامبیها کشته میشود و داک به وسیله کنی نجات مییابد.
لی فقط با این کار ، نشان میدهد که نجات شان گرین برایش مهمتر از نجات داک است و حتی برعکس.
اگر لی داک را نجات دهد و شان را تنها بگذارد ، این کارش باعث تقویت روابطش با کنی و کاتجا میشود.
در آخر هر قسمت ، نشان داده میشود که چند درصد از بازیکنان ، تصمیمی که بازیکن گرفته است را گرفته اند.
مثلاً در نجات داک و شان ، ۴۹ درصد نجات داک، ۴۸ درصد نجات شان و ۳ درصد از بازیکنان عدم عکسالعملی از طرف لی را انتخاب کرده اند.
نقد های بازی ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
این بازی مورد توجه و تحسین منتقدان قرار گرفت.
از جمله ویژگیهایی که منتقدان آن را تحسین کردهاند ، روابط عاطفی میان دو تن از شخصیتهای بازی ، به نامهای لی اورت و کلمنتان، بودهاست.
گیم رولیشن به این بازی نمره کامل داد.
صداپیشگان فوقالعاده شخصیتها، عاطفی و غمانگیز بودن داستان و شکل انتخاب بازیکنان ، سه معیار از شش معیار مثبت بازی است که این وبگاه آن را ارزیابی کردهاست .
آیجیان نیز نمرهٔ ۹٫۳ را از ۱۰ به این بازی داد.
این وبگاه ، داستان روان بازی ، انتخابهای بازیکنان، صداپیشگی عالی صداپیشگان و داشتن احساسات در بازی را ویژگیهای مثبت بازی ارزیابی کردهاست.
این بازی ، برنده بیش از هشتاد بازی سال شدهاست که شامل یواسای تودی، گیمز ریدار، ای آنلاین و اسپیک ویدئو گیم میشوند.
بیش از یک میلیون بازیکن، حداقل یک قسمت از پنج قسمت این بازی را بازی کردند و همچنین بیش از ۸٫۵ میلیون نسخه از این بازی تا پایان سال ۲۰۱۲ (میلادی)، فروخته شد.
داستان بازی ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
” دارای کمی اسپویل “
این بازی دارای ۵ قسمت است.
قسمت ۱ ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
داستان بازی از جایی آغاز میشود که شخصیت اصلی بازی به نام لی اورت (شخصیتی که بازیکنان آن را کنترل میکنند) که یک استاد دانشگاه در رشته تاریخ است ، به دلیل قتل سناتوری که با زن وی رابطه داشته، دستگیر میشود
در هنگام انتقال به زندان، خودروی حمل او در بین راه با یک زامبی (که در بازی آنها را با نام والکر میشناسیم) تصادف میکند.
این موجودات با یک بیماری خاصی که شیوع پیدا کردهاست ، آلوده شدهاند و در صورت گاز گرفته شدن یک فرد، آن فرد نیز به زامبی تبدیل خواهد شد.
ماشینی که لی در آن حضور داشته ، از جاده بیرون رفته و لی پس از تصادف بیهوش میشود.
او پس از بههوش آمدن ، درمییابد که افسر پلیسی که رانندهٔ ماشین بوده ، به موجودی عجیب تبدیل شدهاست.
لی هنوز نمیداند که این موجودات ، زامبی هستند.
افسر پلیس، به لی حمله میکند و لی برای زنده ماندن، او را میکشد.
در همین حال، تعداد زیادی زامبی از راه میرسند و لی برای زنده ماندن از دست آنها، فرار میکند.
پس از رهایی از دست زامبیها، با دختری به نام کلمنتان آشنا میشود.
پدر و مادر کلمنتان، پیش از ترک شهر، او را به پرستاری میسپارند و در پی این جریانها، پرستار تبدیل به زامبی شدهاست.
لی که میبیند کلمنتان را نمیتواند تنها در میان این زامبیها بگذارد ، تصمیم به مراقبت از وی میگیرد و در نتیجه، کلمنتان را نیز با خود همراه میکند.
قسمت ۲ ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
قسمت دوم از جایی آغاز میشود که لی همراه مارک(شخصیت جدیدی که بدون مقدمه وارد بازی شده) برای شکار به جنگل میروند.
مشکل بزرگی که لی و گروهش را تهدید میکند ، کمبود مواد غذایی است.
چند دقیقه پس از اینکه لی و مارک از شکار به راهسرا برمیگردند.
دو برادر به نامهای اندرو و دنی به سمت گروه میآیند.
انها به گروه میگویند که دنبال گازوئیل برای حصارهای فلزی مزرعهشان میگردند و اگر گروه به آنها گازوئیل بدهد ، آنها میتوانند به مزرعهٔ امنشان بیایند و در آن جا ساکن بشوند.
گروه تصمیم آنها را میپذیرد.
پس از رسیدن گروه به مزرعه، آنها با مادر این دو برادر که برند نام دارد ، آشنا میشوند.
سپس اندرو از لی و مارک میخواهد که به بیرون از خانه بروند تا منطقه را برای امن بودن بازرسی کنن.
قسمت ۳ ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
یک هفته بعد از اتفاقات قسمت ۲ ، لی و کنی برای پیدا کردن مواد غذایی به خیابانهای شهر ماکن میروند و پس از پر کردن کولهبارهای خود با مواد غذایی، به سمت راهسرا بر میگردند.
متناسب با مقدار دارو و غذایی که آنها برای گروه پیدا کردهاند ، رفتار لیلی با آن دو متفاوت خواهد بود.
قسمت سوم در اصل از جایی آغاز میشود که بازماندگان متوجه میشوند که کسی از خارج از راهسرا در حال به سرقت بردن مواد غذایی آنهاست و این کار بدون وجود جاسوسی در گروه امکانپذیر نیست.
لیلی، بن را مسئول این اتفاقات میداند.
در همین حال ، افرادی ناشناس به راهسرا حمله میکنند و به غارت مواد غذایی و آذوقههای گروه میپردازند و گروه راهسرا را ترک میکند.
“در این قسمت از مقاله نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 ، پیشنهاد میکنم تریلری از این بازی رو ببینین“
قسمت ۴ ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
گروه پس از یک سفر طولانی، به ساوانا میرسد.
این شهر ساحلی ، به شهر مردگان تبدیل شده و هدف لی و بقیه بازماندگان، پیدا کردن قایقی برای خروج از منطقه است.
کلمنتان هم از لی میخواهد که پدر و مادرش را در این شهر پر از زامبی پیدا کند.
امید که در قسمت قبل به شدت مجروح شده بود، حالش وخیم است و کریستا که نگران اوست ، درخواست مکانی برای استراحت میکند.
در همان زمان، ناقوس کلیسایی که در پشت سر گروه قرار دارد، به صدا درآمده و زامبیها به گروه حملهور میشوند.
در همین حال، دوباره صدای فردی ناشناس از بیسیم کلمنتان شنیده میشود که به گروه میگوید که از خیابان خارج شوند و به مکانی امن بروند.
. گروه مجبور میشود که به حیاط خانهای که در مجاور آنها قرار دارند پناهنده شوند.
قسمت ۵ ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
این قسمت دقیقاً از همان نقطه پایان قسمت قبلی شروع میشود.
لی به دنبال راهی برای بیرون آمدن از سردخانه میگردد که ناگهان بیهوش میشود.
زمانی که بلند میشود ، متوجه میشود که یکی از اعضای گروه همراه اوست و از او میخواهد دستش را که زامبیها آن را گاز گرفته بودند، قطع کند.
بازیکن در اینجا دو انتخاب پیش رو دارد و باید بین قطع کردن دست و قطع نکردن آن یکی را انتخاب کند.
. پس از انتخاب هر کدام، لی و همراهش به مکان اصلی خود بر میگردند.
پس از برگشت آن دو، گروه برای پیدا کردن کلمنتان آماده میشود.
ابتدا آنها به خانهٔ کناری میروند تا از آنجا به وسیله بالکن به پشت بام خانه مجاور بروند
وقتی امید و کریستا از روی پشت بام میپرند و نوبت به بن میرسد، در حین پریدن بن، بالکن فرو میریزد و لبه بالکن به داخل بدن بن فرومیرود.
سپس کنی شروع به بیرون کشیدن لبه بالکن میکند، ولی بن از شدت درد فریاد میکشد.
همین فریاد باعث خبردار شدن زامبیها میشود.
در ادامه، کنی به وسیله زامبیها کشته میشود و فقط لی و کریستا و امید زنده میماند.
جمع بندی ( نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012 )
این بود نقد و بررسی بازی The walking Dead 2012
“اگر طرفدار بازی های تزسناک هستین ، پیشنهاد میکنم دیگر مقاله های مارو مطالعه فرمایین“