موارد زیر حاوی اسپویلرهایی از Aot فصل آخر قسمت ۲، است:
Aot بالاخره بازگشته است و در بالاترین حد خود قرار دارد.
اولین پخش فصل آخر قسمت ۲ مطمئناً با اکشن های وحشیانه و کاملاً وحشیانه، برخی افشاگری های ویرانگر، لحظات احساسی و تار شدن بیشتر خطوط به پایان می رسد.
اگرچه این اپیزود بیشتر برای چیدمان میز است، اما هنوز هم کار خوبی را انجام می دهد و داستان را تا اینجا به ما یادآوری می کند، خطرات را دوباره تکرار می کند و احتمالاً به یک پایان خرد کننده می رسد.
این اپیزود وقت خود را تلف نمی کند تا به بزرگترین سوال بی پاسخ فصل گذشته بپردازد: لعنتی چه اتفاقی برای لوی افتاد؟ خوب، یکی را برای بدترین مبارز در پارادیس بریزید، زیرا نسبتاً سخت است که ببینید او چگونه می تواند از این جنگ بازگردد.
صورت مرد بیچاره به هم ریخته است، بدنش درهم ریخته است، و چند انگشت شمشیردار، ODM که از چرخ دنده استفاده می کند، گم شده است.
حتی اگر هانگ دروغ میگوید و او هنوز زنده است – خیلی عجیب بود که او به کسی اجازه نمیداد جسد را معاینه کند، و سپس به سرعت فرار کرد و لوی و خودش را به پایین رودخانه انداخت – این همان لوی نخواهد بود که ما میشناختیم و دوست داشتیم.
و با این حال، چیزی که صحنه آغازین را کاملاً خشمگین میکند، دیدن زیک، سادیستیترین فرد نمایش است که از شکم یک تایتان تازه بهعنوان یک گل مروارید و آماده بیرون آمدن است.
بازگشت او همچنین با برخی نکات افسانه ای همراه است، زیرا ما زیک را در کنار دختری می بینیم که او ادعا می کند او را با استفاده از شن ساخته است، در یک فضای عجیب که شبیه “pathes” است که ارن کروگر در Aot فصل ۳ توضیح داد.
بقیه قسمت به حمله نیروهای مارلیان به پارادیس و آخرین دور درگیری بی پایان بین ارن و رینر می پردازد.
این گواهی بر هیروشی سکو نویسنده و کارگردان یویچیرو هایاشی است که صحنههای مبارزه هم بهعنوان نمایشی خروشان عمل میکنند و هم بهعنوان اوج شخصیتسازی ۷۶ قسمتی که بچهکوچولوی عصبانی و ترسیده از تایتانها اکنون یک ارتش تکنفره است.
قادر است خود را در برابر نه یک، بلکه سه شیفتر تیتان نگه دارد.
ارن واقعاً تبدیل به شیطان پارادیس شده است و دیدن او در عمل همان هیبت وحشتناکی را برمی انگیزد که تایتان های عظیم الجثه و زره پوش در Aot فصل ۱ انجام دادند.
استودیو MAPPA با انیمیشن این قسمت از خود پیشی گرفت و انیمیشن سه بعدی وزن بیشتری برای آن داشت.
نسبت به فصل گذشته، و همچنین ترکیبی از سه بعدی و دوبعدی در طول مبارزات تایتان که به اکشن حسی محکمتر و محکمتر میدهد که به کار Studio WIT در فصلهای قبلی بازمیگردد.
به همین ترتیب، این اپیزود دارای برخی از وحشیانه ترین اکشن ها در کل نمایش است که حرف های زیادی می زند، هم در وحشی گری اکشن تایتان روی تایتان و هم در وحشیانه بودن دیدن جنگیدن سربازان انسانی روی زمین با یکدیگر. ، که اکنون بیشتر یادآور یک درام جنگی است تا نمایش زامبی مانند چند فصل اول.
این همچنان به تار شدن خطوطی که در فصل گذشته شاهد بودیم ادامه میدهد، زیرا با تغییر دعوا از یک طرف یا طرف دیگر به افراد مختلف، اطمینان از اینکه چه کسی باید ریشهیابی شود، سختتر میشود.
ما کسانی مانند فرمانده ماگات را میبینیم که به گابی و فالکو اهمیت میدهد، یا راینر، با ارن مبارزه میکنند، نه به خاطر وفاداری به مارلی، بلکه چون میداند که هر دو رنج میبرند، برای مدت طولانی رنج کشیدهاند، و فقط میخواهد.
یک بار برای همیشه به آن پایان دهید این قسمت به وضوح نشان می دهد که تهدید نهایی تهدیدی است که همه را تحت تأثیر قرار می دهد و صدای غرش می تواند کل جهان را مسطح کند.
و اشتباه نکنید، نمایش بهاندازه پایانبازیاش، حداقل در طول سکانس عنوان آغازین، که روی «The Rumbling» سیمام تنظیم شده است، بهطور ماهرانهای غرش را ایجاد نمیکند. این سکانس ترکیبی باورنکردنی از صداها و جلوههای بصری است، با نمایش در نهایت خود هیجانانگیز و فلزی خود را در چیزی که احتمالاً هدبانگترین افتتاحیهاش تا کنون بوده است، با انیمیشن زیبایی توسط تاکاشی کوجیما در آغوش میگیرد.
در وسط همه اینها گرفتار شده اند، اعضای باقی مانده از تیم Levi، که هنوز در تلاش هستند تا اقدامات ارن را معنا کنند و بفهمند که آیا او هنوز در کنار آنهاست یا خیر. از آنجایی که به نظر نمیرسد این سریال به طور کامل به ما بگوید که ارن به چه چیزی فکر میکند، زیرا او در چند قسمت گذشته بیشتر بیصدا بوده است، تغییر تمرکز روی میکاسا، آرمین، ژان و کانی حرکت درستی است، که نشان میدهد چگونه چیزهای زیادی تغییر کرده و تکامل یافته اند، و همچنین ضررهایی که در این راه متحمل شده ایم.
ویرانکنندهترین لحظه اپیزود زمانی اتفاق میافتد که کونی از همه خیانتهایی که تا به حال متحمل شدهاند، از آنی و راینر گرفته تا حالا ارن، خسته شده است.
اینکه کانی است که به این موضوع اشاره میکند، کسی که از زیک بیشترین رنج را متحمل شده است، که ارن آشکارا با او کار میکند، توجیه و ریشهیابی اعمال ارن را سختتر میکند که اینجا است که اپیزود ۲ تمام می شود. که ارن در حال باختن از راینر بود.
که زیک به کمک او می اید.
Aot Two brothers :
“اکنون زمان تحقق رویای ماست…”
از زمانی که هیولای تایتان Zeke برای اولین بار شروع به صحبت کرد، او یکی از جذابترین چهرههای این سری بود که تنها پس از افشای این که این شخصیت متضاد در واقع برادر ناتنی ارن است، عمق بیشتری پیدا کرد.
کشمکش عاطفی بین ارن و زیک یکی از جذابترین روابط در حمله به تایتان بوده است، عمدتاً به این دلیل که ارن اغلب یک شخصیت رواقی است که تصمیم میگیرد استرس خود را کنترل کند.
ظاهراً اعتماد جدیدی وجود دارد که ارن در Zeke پیدا کرده است، اما مخاطبان بیش از یک فصل است که در مورد اهداف واقعی ارن در تاریکی بودند. «دو برادر» نقطه اوج یکی از پیچیدهترین پیوندهای سریال است و منجر به پیوند خانوادگی میشود که مردم در تمام طول سال درباره آن بحث خواهند کرد.
زیک وقتی در فصل سوم به ارن هشدار میدهد، از خشونت به شفقت تغییر میکند: «من میدانم که تو چه میگذری. ما هر دو قربانی پدر شما هستیم شما توسط او شستشوی مغزی شده اید.» این موضوع بر سر ارن سنگینی می کند، اما اعمال او در هاله ای از ابهام باقی می ماند.
ارن هرگز از آن نوع نبوده است که مشکلاتش را با آرمین و میکاسا بیان کند یا برادرش را با هیچ یک از سپاه بررسی کند، و او فقط به طور فزاینده ای منزوی شده است.
برخی از شخصیتها – و همچنین تماشاگران – در انکار مسیر ارن باقی میمانند و تمام این مطالب با پردازش این آسیب توسط ارن تقویت میشود، صرف نظر از اینکه واقعاً علایق او کجاست.
در حال حاضر فشار زیادی روی تلاش ارن و زیک برای برقراری ارتباط وجود دارد، اما این اتحاد همچنین به عنوان یک لحظه بسیار دلپذیر برای سریال عمل میکند، زیرا ارن سرانجام پس از دهها اپیزود دزدی در مورد برنامهریزیاش و آنچه میخواهد صحبت میکند.
در «Two Brothers» چیزهای زیادی برای هضم وجود دارد، مخصوصاً از آنجایی که به نظر می رسد نتیجه آن چیزی است که در دو قسمت اول نیمه دوم فصل آخر در حال آماده شدن است.
با این حال، مسلماً یکی از تکاندهندهترین وقایع کل مجموعه زمانی رخ میدهد که گابی با موفقیت شلیک تفنگ خود را از راه دور بیرون میآورد و سر ارن را بهطور پاکی منفجر میکند.
این تصویری بسیار چشمگیر برای هر سریال انیمه ای است که شرح مفصلی به سبک Zapruder از ترور شخصیت اصلی خود را به تصویر می کشد.
“دو برادر” در خشونت تکان دهنده و عظمت این اقدامات باقی مانده است.
زمان برای این شخصیت ها به معنای واقعی کلمه یخ می زند.
کاملاً کار میکند و Aot به خاطر خویشتنداریشان در بیرون نرفتن در این غافلگیری لرزهای به عنوان cliffhanger که یک قسمت را به پایان میرساند، شایسته تقدیر است
دلیل اصلی برقراری زیک با ارن:
همانطور که ارن در فصل آخر توضیح میدهد، همه اینها برای تحقق آیندهای که با توانایی تایتان حمله خود دیده بود، ضروری بود.
در حالی که برخی از اعمال او بیش از حد جلوتر از او بود، مانند سخنان زشت او نسبت به میکاسا یا خشونت با آرمین، همه اینها به خاطر این بود که آنها را از خود دور کنند تا آنها او را شکست دهند و ناجیان جهان شوند.
با توجه به اینکه بقیه جهان پارادیس را یک تهدید میدانستند، ارن امیدوار بود که در عوض به الدیانها به عنوان قهرمان نگاه کنند.
او توضیح میدهد که بخشی از برنامهاش برای از بین بردن ۸۰ درصد جمعیت با رامبلینگ این بود که برای مدتی دیگر کشورها را از انتقامجویی باز دارد، و نیاز عمیقتری برای رهایی ایمیر از وابستگیهای خودش به دنیا وجود داشت.
کلید انجام این کار میکاسا بود، بنابراین ارن هر کاری که می توانست انجام داده بود تا میکاسا را به نقطه ای برساند که در نهایت او را بکشد.
ارن احساس می کرد که چاره ای جز انجام همه این کارها ندارد زیرا قدرت حمله تایتان او سرنوشت را به سنگ می زند، و بخشی از او وجود داشت که او را مجبور به انجام همه این کارها بدون توجه به اینکه واقعاً چه احساسی نسبت به اعمالش داشت، داشت.
او حتی میگوید که حتی اگر آرمین و دیگران نمیتوانستند جلوی او را بگیرند، Rumbling را ادامه میداد، و واقعاً نمیتواند دلیل آن را توضیح دهد.
بنابراین به نظر می رسد که آخرین چرخش پاشنه ارن واقعاً عملی بود که او برای “نجات” دیگران انجام داد و از آنها خواست که او را پایین بیاورند و جهان را نجات دهند.
این دقیقاً همان تعظیم منظمی نیست که اقدامات او در قوس پایانی شایسته آن است، و قطعاً با تمام خشونتی که او در سایر نقاط جهان اعمال کرد برابری نمی کند، اما شما چه فکر می کنید؟
اگر که از این مقاله خوشتان آمده حتما نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید و برای دیدن مقاله های بیشتر اینجا کلیک کنید.